فارغ از این که با گوشی موبایل، دوربین کامپکت، دوربین DSLR یا هر نوع دوربین دیگری عکاسی میکنید، نکاتی اساسی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند کیفیت عکسهای خود را بالاتر ببرید. تبدیل شدن به یک عکاس بهتر، بیش از این که به نوع دوربین عکاسی که استفاده میکنید مربوط باشد، به تنظیمات دوربین، شناخت نور، ترکیببندی، کادربندی و چیزهایی شبیه به این مربوط است. هر چند نکاتی که در ادامه خواهیم گفت تمام چیزی نیست که میتوانید برای بهبود مهارت خود در عکاسی استفاده کنید، قطعا دانستن آنها میتواند به شما برای پیشرفت کردن در عکاسی و گرفتن عکسهای بهتر کمک زیادی بکند. پس بیایید بدون اتلاف وقت سراغ اصل مطلب برویم.
بیهوا (candid) عکس بگیرید
اگر از عکاسی پرتره لذت میبرید، یکی از مهمترین نکاتی که باید به خاطر بسپارید این است که بیهوا عکس بگیرید. البته منظور ما از بیهوا عکس گرفتن لزوما عکاسی از افرادی نیست که از خنده روی زمین غلت میزنند. عکس بیهوا عکسی است که لحظهی صحیح را به تصویر میکشد؛ یعنی عکسی که مثل نمونهی بالا احساسات و عواطف لحظهای گذرا را جاودانه میکند. به این ترتیب میتوانید هم لحظههای خوشحالی و سرخوشی، و هم لحظههای غم و اندوه را به تصویر بکشید.
با تمرکز کردن روی ثبت لحظه، میتوانید عکسی بگیرید که واقعیتر به نظر میرسد؛ عکسی که نسبت به ژستهای تصنعی مخاطب را بیشتر با خودش همراه میکند. به نظر شما کدام عکس بهتری است؛ عکسی از کودکان شما در حالی که به صف ایستادهاند و به زور لبخند میزنند، یا عکسی که مثل نمونهی بالا آنها را در حال خندیدن و بازی کردن به تصویر میکشد؟
هدف اصلی عکاسی این است که به شما کمک کند لحظهای را به خاطر بیاورید. قطعا اگر تلاش کنید با عکاسی بیهوا عکسهایی واقعیتر بگیرید، شانس بیشتری برای ثبت کردن احساسات و عواطف این لحظهها خواهید داشت. بنابراین به جای این که دوستان یا اعضای خانوادهتان را وادار کنید برای گرفتن عکس دور هم جمع شوند و ژست بگیرند، بهتر است در حالی که آنها در حال تعامل با هم هستند چند قدم عقبتر بروید و سعی کنید لحظات اصیلی را به تصویر بکشید که همه دوست دارند برای تمام عمر آنها را به خاطر بسپارند.
پسزمینه هم مهم است
یکی از اشتباههای رایج میان عکاسان تازهکار این است که آنقدر درگیر خود سوژه میشوند که فراموش میکنند باید به پسزمینه هم فکر کنند. این اشتباه از دو جهت میتواند مشکلساز باشد.
اول این که اگر به پسزمینه دقت نکنید، ممکن است چیزی در آن قرار داشته باشد که موجب حواسپرتی بیننده شود و از جذابیت بصری تصویر بکاهد. برای مثال در یک عکس پرتره این عامل مزاحم میتواند شاخه درختی باشد که به نظر میرسد از سر سوژه بیرون زده است. دقیقا به همین دلیل است که بسیاری از عکاسان ترجیح میدهند پسزمینهی عکسهای پرتره را محو کنند. با این کار همانطور در عکس بالا میبینید از میزان مزاحمت پسزمینه کاسته میشود.
دوم این که پسزمینه میتواند خسته کننده هم باشد. فرقی نمیکند که عکس پرتره میگیرید یا از منظره عکاسی میکنید، در هر حال پسزمینه باید به نوعی با سوژه مرتبط باشد و آن را تقویت کند. برای مثال معمولا در عکاسی منظره از عمق میدان زیاد استفاده میشود تا همه چیز از پیشزمینه تا پسزمینه در فوکوس کامل قرار بگیرد. این یعنی اگر پسزمینهی شما جذابیت لازم را نداشته باشد، به طور کامل نمایان خواهد بود و عکس را خراب خواهد کرد. ولی اگر پسزمینه مانند شکل و بافت قلهی کوه در عکس بالا، مفهوم و جذابیت خاص خودش را داشته باشد، عکس در کل عکس موفقتری خواهد بود.
به سوژه فکر کنید
میتوانید درک خوبی از نورپردازی داشته باشید، تنظیمات دوربین را به خوبی بدانید و اصول ترکیببندی را به کار ببندید، ولی در نهایت اگر سوژهی شما کسل کننده باشد، عکس شما هم کسل کننده خواهد بود. یکی از چالشهای اولیهی بسیاری از عکاسان این است که بتوانند سوژهای را در عکسشان جای دهند که هم قوی وهم جذاب باشد.
با تصویر کردن یک سوژهی قوی و جذاب، تصاویر شما شانس بیشتری خواهند داشت که در آن واحد هم نظر مخاطب را به سوی خود بکشند و هم داستانی گیراتر روایت کنند. این موضوع به ویژه در زمینهی عکاسی منظره صحیح است که در آن عکاسان تازهکار تمایل دارند کل صحنه را در کادر جای دهند. در اغلب موارد نتیجهی این کار عکسی است که نمایی گسترده از منظره را نشان میدهد ولی هیچ چیز خاصی برای جذب مردم به سمت خود ندارد.
به جای این کار به دنبال راهی برای تلفیق کردن یک سوژهی قدرتمند با منظره باشید. سوژهای مانند زوجهایی که در عکسهای بالا دیده میشوند. این سوژهها بعد جدیدی از جذابیت را به عکس اضافه میکنند و همچنین به شما برای روایت کردن همزمان یک داستان جالب کمک خواهند کرد.
پیوسته روی بهتر کردن عکس کار کنید
جالب است که بسیاری از افراد را میبینیم که فقط در برابر یک منظره دیدنی میایستند و برای هزارمین بار از همان ارتفاع و زاویهی دید عادی چشمان آدمی از آن عکس میگیرند. دیدن چنین کاری یک عکاس حرفهای را دیوانه میکند و شما هم باید از دیدن آن دیوانه شوید. عکاسی از زاویه دید عادی چشم بسیار کسل کننده است. اگر بزرگسال باشید، تقریبا تمام افراد بالغ مناظر را در هر حال از همان زاویه دید شما خواهند دید. اگر دوست دارید عکسهای بهتری بگیرید باید همیشه به دنبال راهی برای متفاوت دیدن منظرهای آشنا باشید.
برای مثال اگر از بچههای خود عکس میگیرید، بهتر است قد خود را به اندازهی آنها کوتاه کنید. حتی اگر لازم است برای عکاسی روی زمین بنشینید. این کار نه تنها دنیای کودکان را به شکلی جالبتر نشان میدهد، بلکه باعث میشود عکس به نظر خاصتر و واقعیتر برسد.
البته کودکان تنها سوژههایی نیستند که میتوانید با پیدا کردن زاویه دیدی متفاوت آنها را بهتر تصویر کنید. همین کار را میتوانید برای عکاسی پرتره، ماکرو، خیابانی، منظره و بسیاری از ژانرهای دیگر انجام دهید.
در اینجا تمرینی خوب را معرفی میکنیم که به شما کمک میکند اهمیت تلاش همیشگی برای بهبود عکس را بهتر درک کنید. دفعهی بعدی که برای عکاسی بیرون رفتید، فارغ از این که سوژهی عکاسی شما چیست، تلاش کنید از آن حداقل از ۵ زاویه دید کاملا متفاوت عکس بگیرید. برای مثال میتوانید از بالا از سوژه عکاسی کنید و سپس زاویه دید بسیار پایین یا دید مورچه را امتحان بیازمایید. میتوانید یک بار از فاصلهی بسیار نزدیک و بار دیگر از فاصلهی بسیار دور از سوژه عکس بگیرید.
هدف از این تمرین این است که شیوههای متفاوت را برای ثبت یک عکس بررسی کنید و زاویهی خاصی را بیابید که به شما برای گرفتن عکسی جذابتر و معنیدارتر کمک میکند.
معنی «نور خوب» را یاد بگیرید
اگر تا به حال در یک ظهر آفتابی زیر نور مستقیم خورشید عکاسی کرده باشید، احتمالا متوجه شدهاید که بعضی از نورها برای چشم خوشایند نیستند. نور خورشید در این ساعت از روز بسیار شدید است و باعث میشود عکس رنگ و رو رفته به نظر برسد و سایههایی مزاحم در آن به وجود بیایند.
در سوی مقابل اگر در زمانی حدود یک ساعت مانده به غروب خورشید عکاسی کرده باشید، میدانید که در آن زمان از روز نور به شکل عجیبی غنی، گرم و زیبا است. همانطور که در عکس بالا میبینید، این نوع نور میتواند واقعا عکس را ارتقا دهد و آن را از نظر بصری فوقالعاده جذابتر کند.
بنابراین باید همیشه به دنبال نور خوب باشید. فرقی هم نمیکند که در محیط خارجی عکاسی میکنید یا داخلی. همانطور که گفتیم، هنگام عکاسی در محیط خارجی باید از نور ساعت طلایی یعنی حدود یک ساعت پس از طلوع و یک ساعت پیش از غروب خورشید بیشترین استفاده را بکنید. همچنین میتوانید در طول روز نور شدید را با استفاده از پوششهایی که به نرم کردن و کاستن از شدت آن کمک میکنند مدیریت کنید. هنگام عکاسی در محیط داخلی برای استفاده از نور طبیعی نزدیک پنجرهها بروید.
نکتهی مهم این است که کیفیت نور تاثیر بسیار زیادی در تعیین کیفیت عکس دارد. اگر واقعا دوست دارید عکاس بهتری شوید، بخشی از زمان خود را تنها صرف نگاه کردن به نور کنید و شدت، رنگ و سایههایی را که هر نور تولید میکند زیر نظر بگیرید. زمانی که در تشخیص دادن نور خوب و بد از هم مهارت پیدا کنید، برای گرفتن عکسهای شگفتانگیز ابزار بیشتری در اختیار خواهید داشت.
دنبال جزئیات بگردید
یکی دیگر از روشهایی که میتوانید با استفاده از آن عکسهای خود را ارتقا دهید این است که روی جزئیات کوچکی تمرکز کنید که در حالت عادی مردم به آنها بیتوجه هستند. مزیت این کار این است که دنیایی کاملا جدید را برای عکاسی به روی شما میگشاید.
برای این کار میتوانید روی بافت گلبرگ یک گل زوم کنید یا حتی برای مدتی به عکاسی ماکرو بپردازید. همچنین ممکن است ترجیح دهید تمرکز خود را روی عکاسی از سایههای جذاب قرار دهید.
تلاش برای پیدا کردن جزئیات جالب همچنین کمک میکند نگاه خلاقانهی خود را تقویت کنید. با این کار میتواند به جای این که مناظر بزرگ را به عنوان یک کل گسترده ببینید، حتی پیچیدهترین سوژهها را هم خرد کنید و شیوههای جدیدی را برای به تصویر کشیدن آنها بیابید.
علاوه بر این، کار کردن روی جزئیات کوچک به شما اجازه میدهد از عواملی مانند عمق میدان، به شکلی خلاقانه برای کشیدن نگاه بیننده به سمت جزئیاتی که قصد برجسته کردن آنها را دارید استفاده کنید. به بیان دیگر، گشتن به دنبال جزئیات کوچک به شما فرصتهای بیشماری میدهد تا مهارتهایی را که به بهتر شدن عکسهایتان کمک میکند فرا بگیرید.
وانمود کنید با نگاتیو عکاسی میکنید
یکی از نکات مثبت عکاسی دیجیتال این است که عکاسی را در دسترس افراد بیشتری قرار داده است. ولی اشکال عکاسی دیجیتال این است که باعث شده ما تصور کنیم میتوانیم بدون نگرانی از تعداد عکسهایی که ثبت میکنیم فقط دوربین را به سمت هر چیزی بگیریم و دکمهی شاتر را بفشاریم.
افرادی که دوران شیرین عکاسی نگاتیو (یا به اصطلاح آنالوگ) را به خاطر دارند یادشان هست که در آن زمان تنها امکان ثبت حدود ۲۴ عکس با هر حلقهی نگاتیو وجود داشت. اگر میخواهید کیفیت عکسهای خود را بالا ببرید، بد نیست شما هم وانمود کنید با نگاتیو عکاسی میکنید و برای تعداد عکسهایی که میتوانید بگیرید محدودیتی قرار دهید.
این محدودیت چند حسن خواهد داشت. پیش از همه به شما میآموزد که در مورد عکسهایی که میگیرید حساسیت بیشتری داشته باشید. این حساسیت یعنی این که مجبور خواهید بود پیش از فشردن دکمهی شاتر یک بار دیگر به تمام عوامل از نور گرفته تا کادربندی، ترکیببندی و سوژه فکر کنید. علاوه بر این با کم کردن سرعت عکاسی و اندیشیدن بیشتر در مورد هر عکس، تعداد خطاهای خود را کاهش خواهید داد.
حتی اگر برای هر عکس تنها ۵ ثانیه بیشتر وقت بگذارید تا همه چیز را بازرسی کنید، از صحیح بودن تنظیمات نوردهی مطمئن شوید و فوکوس مناسب عکس را تضمین کنید، احتمالا بیش از تمام نکاتی که در این فهرست گفته شد به بهبود مهارت عکاسی خود کمک کردهاید!
منبع: Photography Talk